5 Expressions avec le mot BOUCHE - 5 French expressions with the word BOUCHE
زبان فرانسه، مانند هر زبان دیگری، پر از اصطلاحات و عبارتهایی است که معنای آنها را نمیتوان تنها از روی کلماتشان فهمید. یکی از این واژههای جالب، bouche به معنای «دهان» است که در ترکیب با دیگر واژهها، معانی گوناگون و بعضاً غافلگیرکننده پیدا میکند.
در این مطلب، ۵ اصطلاح پرکاربرد فرانسوی با کلمه bouche را بررسی میکنیم. این اصطلاحات همراه با ترجمه فارسی و مثال واقعی ارائه شدهاند تا بتوانید آنها را بهسرعت وارد مکالمات خود کنید.
1. en avoir l'eau à la bouche – آب از دهان راه افتادن
آب از دهان کسی راه افتادن
یا
دهان کسی آب افتادن
معنی:
به معنای این است که چیزی خیلی وسوسهانگیز یا خوشمزه به نظر میرسد — چه واقعاً یک غذا باشد، چه چیزی هیجانانگیز یا مورد انتظار.
برای نشان دادن اشتیاق زیاد، بهخصوص برای غذا، به کار میرود.
مثال:
Cette odeur me donne l'eau à la bouche.
این بو باعث میشود آب از دهانم راه بیفتد.
En voyant le gâteau, j’en avais l’eau à la bouche.
با دیدن کیک، دهنم آب افتاد

2. une bouche de métro – ورودی مترو
به معنای واقعی «دهانه مترو»، ولی در عمل منظور همان ورودی ایستگاه مترو است.
مثال:
On se retrouve à la bouche de métro.
جلوی ورودی مترو همدیگر را ببینیم.
Je t’attends à la bouche de métro République.
جلوی ورودی متروی رپوبلیک منتظرت هستم.

3. la bouche-à-oreille – تبلیغ دهان به دهان
معمولاً برای توصیف شهرت یا محبوبیت چیزی (مثلاً یک رستوران، فیلم یا محصول) بهکار میرود که بهواسطهی توصیهها یا صحبتهای مردم گسترش پیدا میکند.
وقتی خبری یا تبلیغی از طریق صحبت و ارتباط مستقیم بین مردم پخش میشود.
تبلیغ دهانبهدهان
یا
از طریق گفتوگوهای مردمی منتقل شدن
یا
شنیدهها و نقلقولها
مثال:
Ce restaurant marche surtout grâce au bouche-à-oreille.
این رستوران بیشتر از طریق تبلیغ دهان به دهان پیشرفت کرده است.

4. motus et bouche cousue – سکوت اختیار کردن
اصطلاح فرانسوی «motus et bouche cousue» در زبان فارسی اینگونه ترجمه و معنا میشود
سکوت محض!
حرفی نزن!
دهانت رو بدوز!
سکوت مطلق؛ انگار دهنت رو دوختن!
این اصطلاح زمانی به کار میرود که بخواهید تأکید کنید کسی نباید حرفی بزند یا رازی را فاش کند.
مثال:
Motus et bouche cousue sur cette affaire.
در این ماجرا سکوت اختیار کنید.
Personne ne doit savoir. Motus et bouche cousue !
هیچکس نباید بدونه. سکوت محض!

5. faire la fine bouche – سختگیری کردن
اصطلاح فرانسوی «faire la fine bouche» در زبان فارسی چنین معنا میشود:
لبولوچه آوردن
با ناز و ادا غذا خوردن
بدغذایی کردن
سختگیری بیمورد یا ایراد گرفتن از چیز خوبی
وقتی کسی نسبت به چیزی که دارد یا به او پیشنهاد شده بیمیل و سختگیر باشد، از این عبارت استفاده میشود.
مثال:
Il fait la fine bouche devant ce repas délicieux.
او جلوی این غذای خوشمزه سختگیری میکند.
Il a fait la fine bouche alors qu’on lui proposait un bon travail.
در حالی که یه کار خوب بهش پیشنهاد شده بود، ادا درآورد و نپذیرفت.

آشنایی با اصطلاحات روزمره، کلید روان صحبت کردن به هر زبان است. وقتی اصطلاحات را در بافت واقعی یاد بگیرید و استفاده کنید، نهتنها معنیشان را بهتر به خاطر میسپارید، بلکه اعتمادبهنفس بیشتری در مکالمه پیدا میکنید.
پیشنهاد میکنم این ۵ اصطلاح را یادداشت کنید، برای هرکدام یک جمله شخصی بسازید و در مکالمات روزمره یا کلاس زبانتان استفاده کنید.
بیشتر بدانید:
نحوه ثبت نام :
برای تماس با موسسه فرهنگ سینا با شماره های 021-88195526 و 021-88195517 تماس حاصل فرمایید.